سیما غفارزاده – ونکوور
این جمعه، ۳۷ سال از آغاز رسمی جنگ میان ایران و عراق میگذرد؛ یکی از طولانیترین جنگهای متعارف قرن بیستم که عاقبت پس از ۸ سال، با پذیرش آتشبس از سوی دو طرف، ۶۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون کشته و حدود ۱٬۲۰۰ میلیارد دلار خسارت به دو کشور، پایان یافت… بسیاری از همنسلان من بهترین سالهای نوجوانی خود را همراه با ترس و اضطرابِ بمباران و موشکباران و صدها مشکل و کاستی ناشی از آن جنگ گذراندند. کودکی، نوجوانی، جوانی… چه بسیار از این سالهای من و مایی که اکنون نیمکره اینطرفتر سکنی گزیدهایم، در رعب و وحشتِ شنیدنِ صدای آن مرد سپری شد؛ صدای آرامِ و در عین حال مضطرب مردی که هر بار میخواست به ما بگوید علامتی که میشنویم اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و با بیرحمی تمام هر بار آن را برایمان معنی میکرد. معنایش ساده بود: حمله هوایی انجام خواهد شد. بعد، از ما میخواست که محل کارمان را ترک کنیم و به پناهگاه برویم. کدام پناهگاه؟ اگر خانه بودیم، پناهمان اغلب رفتن به کوچه و خیابان بود و گپ زدن با همسایهها تا اگر جزو خوششانسهائیم و بمب یا موشکی بر سرمان ریخته نشده، دوباره صدای آن مرد را از رادیو بشنویم که اینبار آژیر سفید را برایمان معنی میکرد. بماند که این، تازه تهرانِ دور از آتش بود، نه شهری در مرزهای غربی کشور، نه پشت جبهه و نه خط اول آتش. ۳۷ سال از آغاز آن جنگ میگذرد و ۲۹ سال از پایانش، اما هنوز که هنوز است، مینهای عملنکرده در مناطق سابقاً جنگی خفتهاند و هنوز که هنوز است، جسد پوسیدهٔ سربازان گمنام و بانام از قعر آبها و عمق خاکها کشف میشوند… هنوز که هنوز است قربانیان حملات شیمیایی آن سالها، با رنجی مدام به زندگی ادامه میدهند. آن جنگ، هرگز در جان و روان اینان پایان نیافت…
و جنگ، فرقی نمیکند کدامیک، جنگ روی کرهٔ خاکی پایان نمییابد، مادام که قدرتهای جهان برای یکدیگر شاخ و شانه میکشند. و طنز تلخ داستان اینجاست که جنگ نیز با بهرهگیری از پیشرفت برقآسای تکنولوژی، راهش برای کشتار و نابودیِ بیشتر هموارتر شده است. آنسو، رهبر کرهٔ شمالی با آزمایشات گوناگون موشکهای بالستیک، قدرتنمایی میکند و اینسو، رئیسجمهور آمریکا در اولین سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، انگشت نشانهاش را بارها در هوا میچرخاند و تهدید میکند که اگر آن مرد موشکباز (rocket man) کوتاه نیاید، کرهٔ شمالی را از نقشهٔ زمین محو خواهد کرد. پرزیدنت ترامپ که گویی از نامی که به کیم جونگ داده، خوشش آمده، بارها آن را طی سخنرانی ۴۰ دقیقهایش بر زبان میآورد. وی چند کشور دیگر از جمله ایران را نیز بینصیب نگذاشته و قرارداد هستهای را مایهٔ شرم آمریکا میخواند… جهان مکان رعبانگیزی شده است؛ بهواقع مکان رعبانگیزتری شده است… و تنها چیزی که میتواند انسان را در این مکان نگه دارد، امید است. امید به آرامش، امید به روشنایی، امید به عدالت.